بی‌توجهی به ظرفیت تولید سالانه ۲۰۰۰ دستگاه واگن در کشور و تکیه بر واردات واگن، دلیل استقبال خارجی‌ها در فروش واگن به کشور ما، ارتقای ظرفیت واگن‌سازها در دوران تحریم با کاهش واردات واگن و طرح اولویت‌‌های ریلی برای دولت بعد، از مواردی بود که در گفت‌‌وگوی فارس با دبیر انجمن شرکت‌های حمل و نقل ریلی مطرح شد.

به گزارش روابط عمومی شرکت ترکیب حمل و نقل به نقل از خبرگزاری فارس، حمل و نقل ریلی به عنوان اولویت‌دارترین روش حمل و نقلی در دنیا مطرح است و اغلب کشورها دنیا برای توسعه این مدل حمل و نقلی حمایت‌های گوناگون به روش‌‌های مختلف دارند.

در کشور ما‌ حمل و نقل ریلی یا وجود مزایای بسیار آن، نسبت به حمل و نقل جاده‌ای و حتی هوایی، چندان مورد توجه ویژه نبوده است و با وجود تأکیدات مختلف در برنامه‌های توسعه و اسناد بالا دستی مبنی بر ارتقای سهم راه‌آهن به جابه‌جایی ‌۳۰ درصد‌ از کل بار زمینی شامل بارهای عمومی بـا بارنامه و ۱۸ درصد مسافر، هنوز ‌حمل و نقل ریلی برای رسیدن به این اهداف، فاصله دارد.

از سوی دیگر ما ظرفیت بزرگ واگن‌سازی در کشور داریم که مدت‌ها به دلیل نگاه به خارج کشور کمتر مورد استفاده قرار می‌گرفت و ثبت سفارش‌ها اغلب به خارج کشور می‌رفت‌، اما به تدریج و با کاهش نگاه به خارج، امروز این واگن‌ساز‌ها تا اندازه‌ای فعال شده‌اند و روند رو به رشدی در دریافت تقاضا و تولید دارند.

‌حمل و نقل ریلی‌و صنایع مرتبط با آن در کشور ظرفیت بزرگی است که در چند سال فعالیت دولت مورد بی‌مهری قرار گرفت، اما در دولت بعدی ضرورت دارد، بیشتر مورد توجه باشد.

در‌ راستای بررسی ابعاد مختلف این صنعت، وضعیت صنعت حمل و نقل ریلی در سال‌های اخیر، وضعیت واگن سازهای داخلی در شرایط فعلی و توصیه‌های کارشناسی به دولت بعدی برای توسعه این صنعت، به سراغ دبیر انجمن شرکت‌های حمل و نقل ریلی که به تازگی به عضویت هیئت عامل صندوق توسعه حمل‌و‌نقل کشور نیز منصوب شده است، ‌رفتیم و با وی گفت‌‌وگو کردیم.

در ادامه مصاحبه خبرگزاری فارس‌ با سبحان نظری‌ را به عنوان دبیر انجمن حمل و نقل ریلی می‌‌خوانید:

در ۱۰ سال اخیر فقط‌ ۱۵ درصد ظرفیت واگن‌سازهای داخلی فعال بود

فارس: با توجه با ظرفیت مناسب تولید‌ واگن در کشور و فعالیت حدود ۸ کارخانه واگن‌ساز، شرکت‌های ریلی تاکنون چه میزان از این ظرفیت استفاده کردند؟

نظری:‌ ظرفیت تولید واگن‌های باری کشور بر اساس اسناد و مدارک موجود تولید سالانه ۲ هزار دستگاه است،

اما در ۱۰ سال اخیر حدود ۴ هزار دستگاه ناوگان ریلی حمل و نقل بار به شبکه اضافه شده است از این ۴ هزار دستگاه، ۵۰ درصد تولید داخل و ۵۰ درصد وارداتی بوده است و این به معنای آن است که مقدار استفاده از ظرفیت تولید داخل واگن‌های باری حدود ۱۵ درصد است، یعنی ۱۵ درصد از ظرفیت کارخانه‌های داخلی کشور در این مدت استفاده کرده‌ایم.

‌البته مقدار کمی هم صادرات انجام شده است و اگر آن را به حساب بیاوریم، مجموعه مقدار استحصال ظرفیت واگن‌سازی داخلی در واگن‌های باری، حدود ۱۵ درصد است.

وظیفه مهم شرکت راه آهن در ترغیب بانک ها و مجلس بابت سیاست‌گذاری صحیح در حوزه تولید

فارس: سیاست‌گذاری شرکت راه‌آهن جمهوری اسلامی ایران را در استفاده از ظرفیت تولید داخل ناوگان، چه میزان مؤثر می‌دانید؟‌

نظری: شرکت راه‌آهن جمهوری اسلامی ایران به تنهایی و با سیاست‌گذاری‌های داخلی نمی‌تواند کار زیادی برای استفاده بیشتر از ظرفیت داخل پیش ببرد و حتماً برای افزایش تولید ناوگان داخل‌، شرکت راه آهن جمهوری اسلامی ایران نیازمند به توجهات بیرونی از سوی دولت، بانک‌ها و حتی مجلس شورای اسلامی است، بنابراین شاید مهمترین سیاست و نقشی که راه‌آهن می تواند دنبال کند، جلب نظر نهادهای فرادستی و عوامل بیرونی راه‌آهن شرکت راه‌آهن است، شرکت راه آهن موظف است این بخش ها را تشویق و ترغیب کند و توجه آنها را به سیاست‌گذاری صحیح در حوزه تولید داخل جلب کند.

تحریک تقاضا در تولید داخل با پرداخت تسهیلات ارزان قیمت و بلندمدت

فارس: شرکت‌های ریلی به عنوان بهره بردار چه انتظاراتی بابت حمایت در راستای استفاده از ظرفیت تولید داخل دارند؟ به عنوان مثال مواردی نظیر تسهیلات خرید ناوگان و تأمین نقدینگی از سوی دولت.

نظری: شرکت های حمل و نقل ریلی که بهره بردار ناوگان ریلی هستند، برای استفاده از ظرفیت تولید داخل و خرید ناوگان بیش از هرچیز نیازمند تسهیلات مناسب این صنعت هستند، ویژگی تسهیلات مناسب در این بازار تسهیلاتی بلندمدت با نرخ سود اندک و حتی با دوره تنفس کافی نظیر دو سال است؛ این جنس تسهیلات معمولاً از سوی صندوق توسعه ملی و تامین کنندگان مالی خارج از بانک‌ها فراهم می‌شود.

تسهیلاتی با ویژگی‌های این چنینی مورد نیاز شرکت های ریلی برای تحریک تقاضای خرید ناوگان داخل است، اساساً سرمایه‌گذاری در حوزه ناوگان داریِ ریلی، یک سرمایه گذاری بلندمدت و بسیار کم سود است، بنابراین تامین کنندگان مالی باید تحمل دوره‌های طولانی را برای بازپرداخت تسهیلات داشته باشند.

خارجی‌ها اگر واگنی هم به ما فروختند، برای حل مشکل توسعه فروش صادراتی واگن‌سازهای خود بود

فارس: ما پیش از این و در دوران برجام با نگاه به خارج کشور به دنبال قرارداد با خارجی ها برای تأمین واگن بودیم که از آن جمله می‌توان به قرارداد با ایتالیایی‌ها اشاره کرد که به نتیجه هم نرسید، به نظر شما آیا اگر نگاه‌هایمان را ‌به خارج کشور کاهش دهیم و به ظرفیت تولید داخل چشم ببنیدم چه میزان موفق خواهیم بود؟

نظری: قطعاً صنایع داخلی ما به لحاظ کیفیت به اندازه کافی قابل اتکا برای تولید ناوگان مورد نیاز شرکت‌های ریلی هستند و می‌توان به آنها اتکا کرد، اما گلوگاه اصلی در این بخش همان طور که عنوان شد، تامین مالی است نه واگن سازی، حتی در مقطعی که در پنج تا ۶ سال گذشته موفق شدیم بیش از یک هزار دستگاه واگن از کشور روسیه وارد ایران کنیم، این کار اصالتاً از جنس حل مشکل فاینانس بود نه از جنس حل مشکل تولید، به بیان ساده تر مشکل تامین مالی با روش پرداخت تمام‌اقساط از سوی کشور روسیه رفع شد و آنها برای حل مشکل توسعه فروش صادراتی شرکت‌‌های واگن‌سازی خود این کار را انجام دادند، اگر ما این کار را در داخل کشور هم انجام دهیم، قطعاً تقاضا برای خرید ناوگان داخلی تحریک می‌شود و جایگزین واردات می‌توان از همین توان داخلی استفاده کرد.

برتری واگن سازهای داخلی نسبت به خارجی‌ها

فارس: آیا در حال حاضر عملکرد ‌واگن‌سازهای داخلی را در تأمین ناوگان، مناسب ارزیابی می‌کنید؟ بررسی از نظر سرعت و کیفیت تأمین ناوگان تا تسهیلات خرید؛ به نظر شما چه کم و کاستی‌هایی از سوی واگن‌ساز‌ها وجود دارد و راهکاری پیشنهادی شما برای رفع این کم‌وکاستی چیست؟

نظری: واگن سازهای داخلی  از نظر کیفیت از واگن سازهای خارجی چیزی کم ندارند و حتی می توان ادعا کرد که به خاطر ضرورت ارائه خدمات پس از فروش مناسب، واگن سازهای داخلی در برخی موارد حتی نسبت به واگن سازهای خارجی نظیر روس برتری هم دارند.

اگر بخواهیم از نظر کمیت‌ و تیراژ و ظرفیت قابل حصول در واگن‌سازهای داخلی بررسی داشته باشیم، ظرفیت ساخته شده فعلی به اندازه دو هزار دستگاه واگن در سال است، بدیهی است که اگر بیشتر از این ظرفیت سازی شود، به خاطر نبود منابع مالی مناسب و نبود تقاضای بالفعل، کاری غیرمعقول و در واقع اتلاف منابع رخ می دهد، حتماً عقلانیت ایجاب می‌کند که تقاضا در ابتدا تحریک شود، آن هم با «تخصیص منابع مناسب» و وقتی به نزدیکی‌ این سقف ظرفیتی دو هزار دستگاه موجود رسید، قطعاً خطوط تولید واگن‌سازهای داخلی هم متناسب با افزایش تقاضا، افزایش ظرفیت خواهند داشت و تیراژ تولید را متناسب با تقاضای بازار رشد خواهند داد.

۳ برابر ناوگان موجود در شرایط فعلی ناوگان نیاز داریم

فارس: در حال حاضر با توجه به ناوگان موجود بار، ظرفیت ناوگان و میزان بهره‌وری آن را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

نظری: ببینید تقاضای نهفته برای ناوگان ریلی خصوصاً در حوزه بار در کشور ما بسیار بالا است، همین الان شرکت‌های حمل و نقل ریلی بار، به صورت روزمره در حال جواب رد و جواب منفی دادن به صاحبان باری هستند که با افزایش کرایه‌های حمل و نقل جاده‌ای، به ناوگان ریلی رجوع کرده‌اند تا بار خود را به ناوگان ریلی بسپارند و از این طریق جابه‌جا کنند، اما متاسفانه این میزان ظرفیت حمل بار در ناوگان ریلی‌ وجود ندارد و این به دلیل آن هست که ۲۶ هزار دستگاه ناوگان موجود که در سطح بهره‌وری هستند، و آن هم در واقع یک سوم کشورهای پیشرو از نظر کشورهای توسعه یافته در حمل و نقل ریلی است، این میزان ناوگان حداکثر حدود ۳۰ تا ۴۰ میلیون تن بار جابه جا می‌کنند، در صورتی که در همین شرایط فعلی و در همین مسیرهایی که بار ریلی جابه‌جا می‌شود تقاضا برای جابه‌جایی حدود ۱۰۰ میلیون تن بار ریلی وجود دارد،پس می‌توان نتیجه گرفته با فرض ثبات مقدار بهره‌وری در سطح فعلی، ما مقدار ۳ برابر ناوگان موجود در شرایط فعلی ناوگان نیاز داریم.

‌ افز‌ایش ظرفیت تولید در صنایع ریل‌پسند

نظری: حالا این را اضافه کنید به اینکه بخشی از صنایع عمده مشتری حمل و نقل ریلی، در حال توسعه ظرفیت خود هستند، برای مثال صنعت فولاد قصد دارد، ظرفیت خود را تا ۵ سال آینده و پایان سال ۱۴۰۴ از رقم ۲۳ میلیون تن فعلی به‌ رقم ۵۵ میلیون افزایش دهد، اگر مواد خام اولیه مورد نیاز تولید این مقدار فولاد را در نظر بگیریم، متوجه می‌شویم که مقدار باری که صرفاً بابت تحقق این هدف که قرار است به شبکه حمل و نقل کشور اعم از جاده‌ای و ریلی اضافه شود، حدود ۱۲۰ میلیون تن خواهد بود، یعنی حداقل سه برابر وضع موجود‌ِ کل حمل و نقل ریلی کشور، صرفاً قرار است افزایش حمل بار در معادن سنگ آهن کارخانه‌های فولاد باشد.

در کنار این موضوع، اگر پروژه‌های افزایش ظرفیت در حوزه‌های پتروشیمی، سیمان، کشاورزی و غیره را به عنوان دیگر بخش‌های اقتصادی‌ در نظر بگیریم، متوجه می شویم که تقاضای نهفته بسیار بزرگی برای توسعه ناوگان ریلی وجود دارد که متاسفانه به دلیل تمهید نکردن درست زمینه‌های اقتصادی این تقاضا پاسخ داده نشده است و بدیهی است که با کوچکترین شوک های قیمتی در بخش جاده‌ای مثلاً بابت واقعی سازی نرخ گازوئیل یا افزایش نرخ ارز، شاهد هجوم صاحبان بار به سمت شرکت‌های حمل و نقل ریلی خواهیم بود، کما اینکه در ۳ الی ۴ سال اخیر این موضوع را شاهد بوده‌ایم.

جذاب نبودن سرمایه‌گذاری در راه‌آهن مهم‌ترین مشکل این مدل حمل‌و‌نقل

فارس:‌ شرکت‌‌های ریلی برای تحقق ‌اهداف برنامه و دستیابی به هدف‌های تعیین شده ‌سند چشم انداز‌ در حوزه حمل بار ریلی و پیشی گرفتن از حمل و نقل جاده‌‌ای، در حال حاضر چه موانعی دارند؟

نظری: این موضوع یکی از مهمترین مواردی است که در بخش حمل و نقل ریلی بار کشور، باید مدام پرسیده و دنبال شود‌ و پاسخ آن هم به صورت رسا اعلام شود؛ مهمترین مشکل شرکت‌های ریلی باری در حال حاضر از نظر ما جذاب نبودن سرمایه‌گذاری در این بخش است، بدین معنا که پول خرج کردن برای خرید واگن و سپس لکوموتیو یک سرمایه‌گذاری سودآور تلقی نمی‌شود، این سرمایه‌گذاری سوددهی اندکی دارد.

فارس: حمل‌و‌نقل ریلی به خاطر مزیت‌هایی که از نظر ایمنی، کاهش مصرف سوخت، قیمت پایین حمل، کاهش تولید آلاینده‌ها و غیره دارد، در دنیا مورد توجه خاص است، برای جذاب کردن سرمایه‌گذاری در این بخش، چه راهکاری پیشنهاد می‌شود؟

نظری: برای سوده کردن این سرمایه‌گذاری، شرکت راه آهن جمهوری اسلامی ایران با همکاری شرکت بهینه سازی مصرف سوخت در سال‌های اخیر مشوق‌هایی را در قالب اصطلاحاً ماده ۱۲ فراهم کرده است، بدین ترتیب که اصل مبلغ سرمایه‌گذاری در خرید ناوگان ریلی از محل صرفه‌جویی سوخت حاصل شده در چند سال به صاحبان بار برگردانده می‌شود، اما معتقدیم این مشوق با این که لازم هست، ولی مشوق کم اثری است.

بهره‌وری واگن‌های ما یک‌چهارم واگن‌‌های کشورهای توسعه‌یافته در صنعت ریلی

نظری: کار مهم‌تری که باید انجام شود بررسی علت العلل پیدایش‌ مشکل‌ جذاب نبودن سرمایه‌گذاری‌ است، باید پیگیری شود که چرا بهره‌وری در راه‌آهن اصلاً جدی گرفته نمی‌شود، متاسفانه هر دستگاه واگن ایرانی در طول سال آن مقدار پیمایش بر حسب کیلومتری که باید داشته باشد،‌ ندارد و بدین ترتیب آن مقدار باری که حمل می‌کند و درآمد را می‌سازد، نسبت به کشورهای الگو در دنیا مثل روسیه، چین، فرانسه، هند، آلمان و قزاقستان بسیار کمتر و حدود یک‌چهارم تا یک‌پنجم است.

این را در نظر بگیرید که بهره‌وری ناوگان ریلی ما یک پنجم کشورهای توسعه یافته است، در صورتی که سرمایه مورد نیاز برای خرید واگن در همه کشور‌ها، تقریباً مشابه هم است، یعنی یک دستگاه واگن در ایران یا در روسیه یا در هند تفاوت قیمت چندانی ندارند‌، اما ما در ایران از آن واگن تا یک‌چهارم ظرفیت بهره برداری می‌کنیم و بدیهی است که این منجر به زیان دهی خواهد بود و یا نهایتا با کلی لطایف الحیل ممکن است به سوددهی اندک برسد که این سود‌دهی برای سرمایه‌گذاری کاملاً غیر جذاب است.

ضرورت تحول در بهره‌‌وری راه‌آهن به کمک فناوری‌

فارس: شرکت راه‌آهن چه پیش‌ز‌مینه‌هایی را باید تأمین کند؟ چه مشوق‌هایی را می‌تـوان‌ تعریف کرد تا استقبال از‌ صنعت حمل و نقل ریلی افزایش یابد؟

نظری: آنچه وظیفه شرکت راه‌آهن جمهوری اسلامی ایران به عنوان حاکمیت این صنعت است،‌ در قالب حق دسترسی به شبکه‌ ریلی است، در قرارداد دسترسی آزاد‌‌ به شبکه در ابتدای امر خصوصی سازی در سال‌های ۸۳ و ۸۴ پذیرفته شده است که‌ هر واگن باری روزانه حدود ۳۰۰ کیلومتر سیر کند‌، امروز آنچه که شاهد هستیم سیر روزانه هر واگن به میزان حدود ۱۰۰ تا ۱۱۰ کیلومتر است، این یعنی شرکت راه‌آهن به شدت ناوگان را به صورت غیر بهره‌ور استفاده می‌کند، نتیجه این امر از یک طرف بهره‌وری اندک و سودآوری کم سرمایه گذاری در ناوگان است، از طرف دیگر دست‌ راه آهن از نظر درآمد‌زایی بسیار خالی می‌ماند، یعنی شرکت راه‌آهن خودش هم در این بین، زیان کننده اصلی دیگری است، به قدری که در دو سال اخیر شاهد زمین‌گیر شدن تعداد زیادی لکوموتیو در کشور هستیم و این موضوع بسیار نگران کننده است.

صرفاً در سال ۹۹ آمار لکوموتیوهای زمین‌گیر شده، بسیار بالا و البته نگران کننده است و شاید اگر موضوع شیوع ویروس کرونا رخ نداده بود-به خاطر اینکه حمل مسافر در هر صورت بر حمل بار اولویت دارد-ما شاهد این بودیم که به خاطر زمین گیر شدن لکوموتیوها، بخش مهمی از بار‌ ریلی روی زمین می‌ماند این بسیار نگران کننده است؛ لکوموتیوها همین الان هم زمین گیر هستند، واقعاً باید فکری به حال این وضعیت کرد که مهمترین چاره‌ای که باید اندیشید این است که شیوه بهره‌برداری در راه‌آهن به کمک فناوری متحول شود و از این حالت دستیِ سنتی و مبتنی بر فرایندهای سنوات قدیم و حتی یک قرن پیش، به شیوه مدرن مبتنی بر علم روز تغییر یابد.

تعرفه‌‌های حمل ریلی پابه‌پای تعرفه‌‌های حمل جاده‌ای حرکت می‌کند و این منطقی نیست

نظری: صاحبان کالا برای آنکه اقبال داشته باشند از حمل و نقل ریلی استفاده کنند، قاعدتاً باید شاهد باشند قیمت کرایه حمل و نقل ریلی نسبت به حمل و نقل جاده‌ای با فاصله معناداری کمتر است، اما متاسفانه در سال‌های اخیر آنچه برای صاحبان کالا ملموس بوده و ما نیز درک کرده‌ایم، این است که پا‌به‌پای بخش جاده‌ای و افزایش نرخ‌های اعمال شده در کرایه کامیون‌ها، شرکت راه‌آهن هم تعرفه‌های خود را تقریباً به همان نسبت‌ افزایش داده است و این موجب شده است که کرایه حمل و نقل ریلی با تأخیر زمانی یک تا دو ماه، مجددا به کرایه‌های حمل جاده‌ای رسیده است و این توجیه زیادی برای اقبال صاحبان صنایع و صاحبان بار عمده فراهم نمی‌کند.

ضرورت کاهش «زمان سیر» و «تعرفه کرایه حمل ریلی» در رقابت با جاده‌

از سوی دیگر زمان سیر واگن و زمان رساندن محموله‌ها تا مقصد باید نسبت به آن چیزی که در حال حاضر وجود دارد، کاهش پیدا کند، هر دو موضوع یعنی قیمت‌گذاری‌های زیاد و همچنین زمان سیر طولانی هر دو ناشی از نظام بهره وری و بهره‌برداری سنتی است که پیش از این به آن اشاره شد.‌

کلید حل هر دو مشکل ‌به مدرنیزه کردن نظام بهره‌برداری در راه‌آهن و استفاده از نرم‌افزار و کار هوشمندسازی در راه‌آهن برمی‌گردد که سرمایه زیادی لازم ندارد و صرفاً از جنس نرم افزاری و جایگزین کردن قدرت محاسبات ماشینی به جای قدرت محاسبات ذهنی افراد است.

دولت دست از تصدی‌گری در حمل و نقل ریلی بردارد

‌فارس: دولت بعدی چه مشوق‌هایی را می‌تواند ارائه دهد تا استقبال از حمل ریلی کالا افزایش یابد؟ (از‌ نظر حق دسترسی یا نرخ سوخت یا اجاره لکوموتیو و غیره)

نظری: واقعیت این است که اساساً دولت باید در بخش حمل و نقل ریلی دست از تصدی‌گری بردارد تا زمانی که همچنان دولت به فکر درآمدزایی در حمل و نقلی است و وظیفه اصلی و حاکمیتی خود را که اساساً تنظیم گری و رگولاتوری است، فراموش‌ کند، شرایط بغرنج فعلی ادامه می یابد.

دولت باید هر چه سریع‌تر در قالب یک نظام عاقلانه، منصفانه و بزرگ منشانه به بخش خصوصی اعتماد کند و آن فعالیت‌ها و دارایی‌های موجود خود را که قابلیت خصوصی‌سازی دارد و اساساً طبق قانون از حدود ۱۶ سال پیش بنا بوده است آنها را به بخش خصوصی واگذار کند، این کار را حتما انجام دهد و خود صرفاً به وظایف حاکمیتی بپردازد؛ این کلان‌ترین نکته ای است که در پاسخ به این سوال می توان عنوان کرد.

سوخت ارزان و حق دسترسی بالا موانع توسعه ریلی‌

فارس: به نظر شما دولت بعدی چه اولویت‌‌هایی در بخش حمل و نقل ریلی را باید در دستور کار قرار دهد؟

نظری: یکی از مهمترین کارهایی که دولت بعدی باید انجام دهد این است که مطلوبیت حمل و نقل ریلی را از نظر قیمتی نسبت به مطلوبیت حمل و نقل جاده‌ای افزایش دهد، ببینید ما برای صاحبان بار دو گزینه داریم، یکی گزینه ریلی و یکی گزینه جاده‌ای، مادامی که دولت با مشوق‌های مختلف بخش جاده‌ای را تشویق می‌کند و با ابزارهای غیر تشویقی مختلف بخش ریلی را تنبیه می‌کند، نمی توان انتظار داشت که سهم حمل و نقل ریلی در جابه‌جایی کالا افزایش پیدا کند.

‌مصادیق تشویق حمل و نقل جاده ای و به معنای دیگر‌ تنبیه بخش ریلی است، موارد مختلفی است که به آن اشاره خواهم کرد.

اول آنکه نرخ گازوئیل بسیار پایین و نزدیک به صفر در قیاس با قیمت واقعی سوخت است این به معنای آن است که مزیت اصلی سیستم حمل و نقل ریلی که مصرف سوخت کمتر است، در رقابت با جاده از دست می‌رود، در واقع ‌‌بخش حمل و نقل جاده‌ای یارانه سنگینی از دولت دریافت می‌کند، اما بخش حمل و نقل ریلی این یارانه را دریافت نمی‌کند.‌

سهم حمل‌‌ونقل ریلی در جابه‌جایی کالا در رقم ‌۱۰ درصد درجا می‌زند

نکته بعد اینکه حق دسترسی ناوگان حمل و نقل جاده‌ای به شبکه، چهار درصد است، اما این رقم در بخش ریلی نزدیک به ۳۰ تا ۴۰ درصد است، یعنی حق دسترسی به شبکه برای ناوگان ریلی حدود ۱۰ برابر ناوگان جاده‌ای است و این به معنای آن است که بخش حمل و نقل ریلی مظلوم واقع شده است و دولت و اساساً کل حاکمیت شامل دولت و مجلس با وجود آنکه شعار حمایت از حمل و نقل ریلی سر می‌دهند، اما در عمل و اجرا به بخش ریلی تازیانه می‌زنند.

به همین دلیل سهم حمل و نقل ریلی در جابه‌جایی کالا بیش از ۱۰ درصد نیست، سال‌هاست که این سهم در همین رقم ۱۰ تا ۱۲ درصد ثابت باقی مانده است، در صورتی که در بسیاری از کشورها با اقتصاد بزرگ و ‌کشورهای صنعتی پهناور ملاحظه می‌کنید که سهم حمل و نقل ریلی در جابه‌جایی کالا بیش از ۴۰ درصد است، این رقم در کشور روسیه ۹۰ درصد است.

۲ اولویت دو‌لت بعدی برای ارتقای بهره‌‌وری ریلی

ما باید از این شعار زدگی خارج شویم و خارج شدن از این شعار زدگی راهی ندارد غیر از اینکه با برنامه گام به گام و تدریجی مقادیر این متغیرها را به درستی تنظیم کنیم، ضرورت دارد در این حوزه دولت بعد‌ ۲ امر مهم را دنبال کند، اول آنکه حق دسترسی جاده از ۴ درصد فعلی به تدریج افزایش یابد و حق دسترسی به شبکه ریلی از ۴۰ درصد فعلی به تدریج کاهش یابد، همچنین ضرورت دارد، قیمت گازوئیل به تدریج واقعی‌تر شود، به نحوی که اقتصاد حمل و نقل خود به این نتیجه برسد که سهم حمل و نقل ریلی را به موازات این تنظیم‌گری افزایش دهد.

  رشد جهشی بهره‌وری در حمل و نقل یکی از راهکارهای درمان اقتصاد بیمار فعلی

فارس: در پایان اگر توضیحاتی دارید‌.

نظری:‌ با توجه به اینکه در آستانه انتخابات ریاست جمهوری هستیم، انتظار داریم دولت جدید با رویکردی متفاوت در چند ماه آینده بر سر کار آید؛ جا دارد دولت جدید شعار خود را در بخش حمل و نقل، رشد جهشی بهره‌وری ‌در حمل و نقل ریلی قرار دهد، در رشد جهشی بهره‌وری در بخش حمل و نقل باید گام‌های اولیه‌ به کمک فناوری و نرم افزار باشد و تحقق این هدف حتما امکان پذیر است، یعنی می توان‌ با هزینه بسیار کم و با کمک استارت آپ‌ها و شرکت‌های دانش بنیان و همچنین انجام امور از جنس سیاست‌گذاری و هوشمندسازی، رشد جهشی بهره‌وری در حمل و نقل ریلی را محقق کرد.

‌آن زمان است که دولت کنار می‌نشیند و نیازی به هزینه کردن بودجه ندارد و بخش خصوصی خود با استقبال و رقابت بسیار زیاد، سرمایه خود را به بخش حمل و نقل می آورد و این می‌تواند شامل همه مدل‌های حمل و نقل اعم از جاده‌ای، ریلی و هوایی‌ باشد و به توسعه سرمایه‌گذاری در این بخش زیربنایی اقتصاد کشور کمک می‌کند.

نکته مهم دیگر این است که اقتصاد ایران مبتنی بر تولید کالاهای حجیم و عمدتاً ارزان‌قیمت است و در تولید این کالاها هزینه‌های لجستیک سهم زیادی در بهای تمام شده کالا دارد، بنابراین بدیهی است که با افزایش بهره وری حمل و نقل و لجستیک، شاهد این خواهیم بود بهای تمام شده کالای تولیدی اقتصاد ایران کاهش خوبی را تجربه خواهد کرد و این به معنای رقابت پذیری بیشتر اقتصاد ایران در تامین نیاز داخل و تأمین نیاز بازارهای صادراتی خواهد بود.

تاکید می کنم که اگر اقتصاد ایران را به مثابه یک بیمار در نظر بگیریم که قرار است‌ چند داروی استراتژی و فوری برای آن تجویز کرد، یکی از اولین داروهای این اقتصاد بیمار، داروی رشد جهشی بهره‌وری در حمل و نقل است.

به گزارش روابط عمومی شرکت ترکیب حمل و نقل به نقل از دنیای اقتصاد  در کشوری مانند روسیه، ۹۰درصد بار بین‌شهری توسط حمل‌ونقل ریلی جابه‌جا می‌شود در حالی‌که این آمار در ایران صرفا ۱۰‌درصد بوده و بقیه بارهای کشور در جاده‌ها جابه‌جا می‌شود. گزینه مطلوب ‌حمل‌ونقل برای جابه‌جایی بار در مسافت‌های طولانی،‌ ریلی است و با توجه به پهناور بودن کشور ایران،‌ استفاده از این شیوه ‌حمل‌ونقل مزایای زیادی در بر خواهد داشت. اما به علت مشکلاتی مانند کمبود واگن در ناوگان باری، افزایش هزینه‌های بخش ‌حمل‌ونقل ریلی و… توان این بخش برای رقابت با بخش جاده‌ای کاهش یافته است.

کاهش مطلوبیت ‌حمل‌ونقل ریلی در برابر جاده‌ای

 در ادبیات حمل‌ونقل، مفهومی به نام مطلوبیت داریم. مطلوبیت در حمل بار تابع عوامل مختلفی است که مهم‌ترین آنها قیمت و زمان حمل است. زمان حمل در ریل طولانی‌تر از جاده است، قیمت حمل نیز اگر نزدیک به جاده باشد، پس مطلوبیتی برای بخش ریل نسبت به جاده وجود نخواهد داشت. قیمت حمل‌ونقل بار ریلی نسبت به جاده‌ای باید نصف یا یک‌سوم باشد، در حالی که فعلا تقریبا برابر هستند و نرخ بخش جاده‌ای و ریلی نهایتا ۱۰ تا ۱۵‌درصد تفاوت دارد. این موضوع به‌تدریج باعث می‌شود رغبت صاحبان بار به استفاده از حمل‌ونقل ریلی کم شود.

سبحان نظری،‌ دبیر انجمن صنفی شرکت‌های ریلی و مدیرعامل شرکت ترکیب حمل و نقل معتقد است: بهره‌وری ناوگان باری طی دو سال گذشته رشد نداشته است. روند رو به رشد بهره‌وری واگن‌ها متوقف شده و این در کنار تورم سنگین، به معنای کاهش توجیه اقتصادی سرمایه‌گذاری در حمل‌ونقل ریلی است.

برای اطلاع از مشکلات ‌حمل‌ونقل ریلی و انتظارات این بخش از دولت با وی گفت‌وگو کرده‌ایم که در ادامه می‌خوانید.

 مشکلات شرکت‌های بهره‌بردار در حوزه  باری چیست؟

در بخش باری مشکلات متنوعی داریم که شاید بد نباشد یک رابطه علت و معلولی بین آنها برقرار کنیم. می‌توان بسیاری از مشکلات را لیست کرد، اما دو مشکل ریشه‌ای وجود دارد که سرچشمه سایر مشکلات هستند. واقعیت این است که در حمل‌ونقل ریلی بار با بهره‌وری اندک مواجه هستیم، به عبارت دیگر با مشکل سرعت بازرگانی پایین مواجهیم. به طور متوسط هر واگن در روز حدود ۱۱۰ تا ۱۲۰ کیلومتر مسافت طی می‌کند در صورتی‌که نمونه‌های خوب در دنیا (متوسط کشورهای پیشرو در دنیا) بیش از سه برابر این میزان عملکرد دارند. نکته مهم اینکه در قرارداد دسترسی بین شرکت‌های ریلی و راه‌آهن جمهوری اسلامی ایران که یک زمانی منعقد شده بوده، راه‌آهن متعهد شده بود که واگن‌ها را روزانه ۳۰۰ کیلومتر حرکت دهد. در اوایل خصوصی‌سازی ناوگان ریلی و در زمانی‌که سرمایه‌گذار خصوصی واگن از دولت خریداری می‌کرده، این موضوع دیده شده بوده است. سوال بزرگ سرمایه‌گذار این بوده که سرمایه چه زمانی برمی‌گردد؟ این سوال بزرگ را راه‌آهن کشور به یک عدد ثابت گره‌زده و گفته واگن‌ها را طوری سیر می‌دهیم که روزانه هر واگن حدود ۳۰۰ کیلومتر سیر داشته باشد. همه مطالعات اقتصادی سرمایه‌گذاری مبتنی بر همین میزان سیر بوده است. متاسفانه در تمامی این سال‌ها شاهد این بودیم که مسافت  سرعت پیمایش روزانه یک واگن حدود ۱۱۰ تا ۱۲۰ کیلومتر بوده است. این فاصله با وضع مطلوب به اندازه‌ای زیاد بوده که اساسا سرمایه‌گذاری را به‌ویژه در رقابت با سایر گزینه‌های سرمایه‌گذاری موجود از توجیه خارج کرده است. این مشکل به‌نوعی مادر تمامی مشکلات دیگر بوده و خود ناشی از یک علت بالادستی بوده که نظام بهره‌برداری در راه‌آهن سنتی است. یعنی همچنان فرآیندهای بهره‌برداری براساس محاسبات ذهنی و توان کار چند انسان بر گردش بسیار پیچیده حدود ۲۶ هزار واگن و حدود ۶۰۰ دستگاه لکوموتیو حاکمیت دارد. بسیار بدیهی است که مدیریت یک شبکه با این سطح از پیچیدگی، کار محاسبات ذهنی نیست و نیازمند محاسبات رایانه‌ای و نرم‌افزاری نسبتا پیچیده است. متاسفانه این خلأ در راه‌آ‌هن وجود دارد که باعث بروز مشکل بهره‌وری اندک و سرعت پایین بازرگانی شده است.

این مشکل باعث می‌شود که شرکت‌های حمل‌ونقل ریلی، کم‌کاری را تا حدی با افزایش قیمت جبران کنند. در راس همه مشکلات، شرکت راه‌آهن است؛ یعنی مقدار خدمتی که راه‌آهن در شبکه تولید می‌کند، یک‌سوم ظرفیت واقعی است. راه‌آهن مدیر شبکه بوده و بخش بهره‌برداری نیز در اختیار آن است. وظیفه شرکت‌های بهره‌بردار عمدتا در بازرگانی و تعمیرات است و در سیر واگن‌ها نقشی ندارند.

اتفاقا چون شرکت راه‌آهن یک بهره‌بردار واحد و مقتدر است، فرصت بسیار خوبی برای این بهره‌بردار واحد فراهم است تا با کار نرم‌افزاری تحت فرماندهی واحد، بهره‌وری را رشد دهد. نتیجه چنین وضعی این شده که به جای اینکه راه‌آهن با همین ناوگان موجود ۱۰۰ میلیارد تن– کیلومتر بار حمل کند حدود ۳۳ تا ۳۴ میلیارد تن – کیلومتر بار حمل می‌کند.

در نتیجه مجبور می‌شود هر تن کیلومتر حمل بار را گران‌تر بفروشد تا بخشی از هزینه‌ها و زیان را از این راه جبران کند. مشکل عملکرد کم موجب می‌شود که راه‌آهن جمهوری اسلامی ایران و شرکت‌ها توان کمی برای تعمیر و نگهداری ناوگان داشته باشند، زیرا سود کمی دارند یا اساسا زیان می‌کنند. از طرف دیگر موجب می‌شود صاحبان بار، رغبت زیادی به استفاده از حمل‌ونقل ریلی نداشته باشند، چون قیمت حمل‌ونقل بار ریلی نسبت به جاده‌ای باید نصف یا یک‌سوم باشد در حالی که الان تقریبا برابر هستند و  نرخ بخش جاده‌ای و ریلی نهایتا ۱۰ تا ۱۵‌درصد تفاوت دارند (برای بخش عمده بار که بار سنگ‌آهن و فولاد است که  ۸۰درصد باری است که در شبکه جابه‌جا می‌شود).

به پیروی از این مشکل اصلی، مشکلات  متعددی در بخش ریلی وجود دارد از جمله اینکه شرکت‌ها نمی‌توانند ناوگان خودشان را خوب مدیریت کنند.

دوم اینکه جذابیت زیادی برای توسعه ناوگان وجود ندارد. وقتی سرمایه‌گذاری می‌کنند، اما سوددهی اندک یا زیان‌دهی دارند با چه رغبتی ناوگان را توسعه دهند.

در ۱۰ سال اخیر حدود ۴هزار دستگاه به ناوگان باری اضافه شده یعنی از حدود ۲۲ هزار دستگاه به ۲۶ هزار دستگاه رسیده است (حدود ۱۷‌درصد افزایش).

این موضوع را کنار هدف دولت بگذاریم که می‌گوید قصد توسعه حمل‌ونقل ریلی را دارد. کنار هدف‌گذاری‌های برنامه ششم توسعه که می‌گوید سهم حمل‌ونقل ریلی در بخش بار باید به ۳۰‌درصد برسد. طبیعی است که در عمل اگر مطلوبیت ریل نسبت به جاده بالاتر نرود، شاهد تحقق اهداف بالادستی نخواهیم بود.

در تمامی اسناد بالادستی تاکید ویژه‌ای بر توسعه حمل‌ونقل ریلی شده ولی در عمل ابزارهای پشتیبان آن فراهم نمی‌شود.

از مشکلات دیگری که در حمل‌ونقل ریلی وجود دارد، مشکل پراکندگی شرکت‌ها است. حدود ۳۰ شرکت حمل‌ونقل ریلی باری داریم و این تعداد بسیار زیاد است که مزاحم یکدیگر می‌شوند به این معنی که پراکنده بودن ناوگان باعث می‌شود راه‌آهن با زحمت این واگن‌ها را در ایستگاه‌ها از هم جدا کند و مانورهای زیادی باید انجام دهد که باعث معطلی واگن‌ها در ایستگاه‌های مبدا و مقصد می‌شود.

این موضوع از یک طرف باعث افت بهره‌وری شده و از طرف دیگر این تعدد شرکت‌ها موجب می‌شود که جنگ قیمتی بین شرکت‌ها رخ دهد، یعنی شرکت‌ها برای برنده شدن در مناقصه و برای جلب‌نظر مشتری صاحب بار با وجود اینکه عمدتا زیان‌ده یا کم سود هستند سراغ جنگ قیمتی با سایر شرکت‌های حمل ریلی می‌روند که باعث می‌شود سود خودشان نیز کاهش یابد.

پس پراکندگی مالکیت واگن‌ها باعث خسارت دو جانبه می‌شود، اول از محل بهره‌وری و مقدار باری که حمل می‌شود و دوم از منظر قیمتی. این دو موضوع با همدیگر سود شرکت را کاهش می‌دهند.

 این تفاوت اندک نرخ بخش جاده‌ای و ریلی چه تاثیری می‌تواند روی فعالیت بخش ریلی داشته باشد؟

اساسا در ادبیات حمل‌ونقل مفهومی به نام مطلوبیت داریم. یک تصمیم‌گیر در کارخانه فولاد که قصد دارد بار عمده خود را با ریل جابه‌جا کند، دو گزینه پیش‌روی خود دارد. قطعا گزینه‌ای را انتخاب می‌کند که برای وی مطلوب‌تر باشد. مطلوبیت در حمل بار تابع عوامل مختلفی است که مهم‌ترین آنها قیمت و زمان حمل است. زمان حمل در ریل طولانی‌تر از جاده است، قیمت هم اگر بخواهد نزدیک به جاده باشد پس چه مطلوبیتی می‌تواند برای بخش ریل نسبت به جاده وجود داشته باشد. سیستم حمل‌ونقل ریلی در تمامی کشورها، سرعت پایین‌تری نسبت به جاده دارد که پذیرفته شده است. به همین دلیل کالاهای انبوه که حساسیت بالا به زمان حمل ندارد با آن جابه‌جا می‌شوند، در عین حال قیمت حمل ریلی در آن کشورها کمتر از نصف قیمت جاده‌ای است. نتیجه این می‌شود که تصمیم‌گیران در شرکت‌های صاحب بار عمده با مطلوبیت بیشتری که برای بخش ریلی ایجاد می‌شود آن را با رغبت انتخاب می‌کنند. در روسیه، ۹۰‌درصد بار بین شهری توسط حمل‌ونقل ریلی جابه‌جا می‌شود و صرفا ۱۰‌درصد توسط جاده جابه‌جا می‌شود. در ایران این نسبت برعکس است.

 افزایش حق بهره‌برداری چه تاثیری در فعالیت‌های شرکت‌های ریلی در حوزه باری دارد؟

افزایش سهم راه‌آهن در حمل‌ونقل ریلی باری عموما از واقعیت‌های بازار دور است. شرکت‌های حمل‌ونقل ریلی برای اینکه به هر نحو مشتری را نگه دارند، مجبور می‌شوند از سهم حدود ۳۰‌درصد خود به مشتری تخفیف بدهند. نکته مهم این است که حدود دو سال اخیر، سهم راه‌آهن از کل کرایه، سیر صعودی داشته، اما سهم بخش‌خصوصی که سرمایه‌گذار واقعی بوده و دولت باید از وی حمایت کند، تنزل یافته است. ظرف دو سال گذشته سهم دولت از درآمد کلی حمل بار ریلی افزایش پیدا کرده و سهم بخش‌خصوصی که سرمایه‌گذار واقعی در این حوزه است کاهش پیدا کرده. این روند باید در جایی اصلاح شود.

دلیل این موضوع این است که رگولاتور ریلی به معنای واقعی نداریم. یعنی یک سازمان تنظیم گر و بی‌طرف که خودش را رقیب بخش‌خصوصی نداند، نداریم. شرکت راه‌آهن جمهوری اسلامی ایران با این تعاریف همزمان با تنظیم‌گری، رقیب بخش خصوصی نیز هست.

به همین دلیل هم با ملاحظه اندک واقعیت‌های بازار، البته به ناچار و آن هم به خاطر فشارهای بیرونی، درآمدزایی می‌کند. راه‌آهن بابت استفاده شرکت‌ها از شبکه ریلی حدود ۳۵-۳۰‌درصد کل کرایه حمل‌ونقل را به عنوان حق دسترسی می‌گیرد و حدود ۵۰-۴۰‌درصد درآمد هم مربوط به نیروی کشش است که در بخش لکوموتیو حدود ۳۰‌درصد ناوگان خصوصی بوده، ولی همچنان ۷۰‌درصد آن دولتی است. پس به طور کلی می‌‌توانیم  بگوییم دولت کل شبکه ریلی و نیز ۷۰‌درصد توان نیروی کشش (لکوموتیوها) را در اختیار دارد. این به معنای کار اقتصادی است که بخش‌خصوصی هم توان اجرای آن را دارد. این اولین دلیل این ادعا است که راه‌آهن جمهوری اسلامی ایران با بخش خصوصی رقابت می‌کند.

دومین دلیل این است که دولت بدون توافق با شرکت‌های مالک واگن، سهم خود را به صورت ابلاغیه افزایش می‌دهد. این موضوعات سرمایه‌گذاری در بخش ریلی را کاهش می‌دهد. شاید سال‌ها باید بگذرد که بخش‌خصوصی واقعی رغبت به سرمایه‌گذاری در این بخش پیدا کند. بنابراین دولت باید به این سمت حرکت کند تا حداکثر مقدار ممکن لکوموتیوها و مدیریت شبکه را به بخش‌خصوصی واگذار  کند و نقش راه‌آهن جمهوری اسلامی ایران را در حد تنظیم‌گر و رگولاتور نگه دارد. این یک قاعده مهم است و باید بر آن تاکید شود. از دولت محترم انتظار می‌رود با جدیت به این موضوع توجه کند.

این الگوهای نادرست منجر به این شده که در سال گذشته، آمار لکوموتیوهای در سرویس کشور حدود ۱۰ تا ۱۱‌درصد افت داشته باشد که به عنوان یک ثروت تاریخی در طول چند دهه انباشته شده بوده است. همین موضوع باعث می‌شود که بهره‌وری ناوگان باری و مسافری کاهش پیدا کند. البته شرایط به گونه‌ای بوده که حمل‌ونقل ریلی مسافری به علت کرونا کم شده بود اگر مشکل کرونا را نداشتیم و حمل‌ونقل مسافری همچنان قرار بود با شدت قبلی تداوم داشته باشد، قطعا بخشی از بارها می‌خوابید، زیرا اولویت در شبکه با حمل مسافر است.

این تعداد لکوموتیو که در سال گذشته از سرویس خارج شده (۶۰ لکوموتیو)، با قیمت روز حدود ۳۰۰۰ تا ۴۰۰۰ میلیارد تومان سرمایه کشور است.

برای جذابیت سرمایه‌گذاری یکسری قوانین از جنس مالی و اقتصادی معمولا اتخاذ می‌شود که مشوق‌های خوبی است مانند آن‌چه در ماده ۱۲ قانون رفع موانع تولید، ماده ۵۲ قانون مالیات‌های مستقیم و تبصره ۱۸ قانون بودجه ذکر شده. این مشوق‌ها از نوع کوتاه‌مدت هستند. لازم است با یک نگاه بلندمدت حدود ۲۰ تا ۳۰ ساله یک‌بار برای همیشه گره‌های اقتصادی حمل‌ونقل ریلی باز شوند. به شدت با کمبود ناوگان مواجه هستیم. در حال حاضر تقاضای کشور به ناوگان باری حداقل سه برابر وضع موجود است.

به فرض محال اگر می‌توانستیم هم‌اکنون جمعیت ناوگان باری کشور را سه‌برابر افزایش دهیم ظرف همین فردا برای آنها بار پیدا می‌شد. در کنار این، صنایع متقاضی حمل بار مانند صنایع فولاد، معدن، پتروشیمی، سیمان و … همگی برنامه‌های رشد تولید دارند. سند چشم‌انداز صنعت فولاد در سال ۱۴۰۴ با این فرض تهیه شده که تولید فولاد به حدود ۵۵ میلیون تن در سال برسد. این رقم در سال گذشته حدود ۲۳-۲۴ میلیون تن بوده یعنی نزدیک به ۵/ ۲ برابر قرار است افزایش پیدا کند. اگر مواد خام موردنیاز برای این اضافه تولید را نیز در نظر بگیریم نزدیک ۱۲۰-۱۰۰ میلیون تن بار صرفا ناشی از این هدف‌گذاری صنعت فولاد به شبکه حمل‌ونقل کشور اضافه می‌شود.

با یک چالش جدی در ناوگان باری مواجه هستیم که متاسفانه کمتر به آن پرداخته شده و ارزش آن را دارد که با مراجعه به صندوق توسعه ملی یا صندوق توسعه حمل‌ونقل یا هر روش دیگری، چالش تامین مالی ارزان‌قیمت و بلندمدت که متناسب با حمل‌ونقل ریلی بوده را یک بار برای همیشه حل کنیم.

 انتظارات شرکت‌های ‌حمل‌ونقل ریلی از دولت آینده چیست؟

شعار حمایت از توسعه حمل‌ونقل ریلی می‌دهیم، ولی در عمل متغیرهای اثرگذاری مانند نرخ گازوئیل، حق دسترسی به شبکه ریلی، تامین منابع مالی ارزان قیمت، پذیرش واگن شرکت‌های ‌حمل‌ونقل ریلی به عنوان وثیقه‌های بانکی تکلیفشان مشخص نیست تا زمانی که این موانع برطرف نشوند در عمل توسعه حمل‌ونقل ریلی رخ نمی‌دهد. بنابراین باید از شعار عبور کنیم و با گام برداشتن عملی در این زمینه‌ها حرکت کنیم.

توسعه مناسبات با کشورهای همسایه برای رشد ترانزیت ضروری است و باید فعالانه‌تر و با اعتماد بیشتر به بخش‌خصوصی همکاری کنیم. یکی از شرکت‌های عضو انجمن سال گذشته موفق شد برای اولین بار در تاریخ ایران، واگن باری از کشورهای اروپایی (آلمان، ایتالیا، اسپانیا) به مقصد ایران بیاورد که شامل دارو و مواد غذایی بود. همه اینها به این دلیل رخ داد که مقداری به بخش‌خصوصی اعتماد شد.

پیشانی مناسبات ما در امر ترانزیت باید بخش‌خصوصی باشد و بخش دولتی صرفا حمایت کند. نه اینکه بخش دولتی در جلسه مذاکره با کشور خارجی بنشیند و بخش خصوصی را نیز با خود همراه نبرد. بهره‌وری ناوگان باری طی دو سال گذشته رشد نداشته به طوری که در فاصله سال‌های ۹۲ تا ۹۷ شاهد مقداری رشد در عملکرد سرانه هر یک دستگاه واگن باری بودیم (به طور متوسط ۱۰‌درصد رشد عملکرد) اما در دو سال اخیر شاهد توقف روند رشد عملکرد سرانه بودیم.  این به معنای کاهش توجیه سرمایه‌گذاری در حمل‌ونقل ریلی است که به نظام بهره‌برداری راه‌آهن و همزمان ساختار معیوب بخش خصوصی برمی‌گردد.


وزیر راه و شهرسازی گفت: در دولت های یازدهم و دوازدهم، حدود ۲۵۰۰ کیلومتر به خطوط آهن کشور اضافه کردیم و همین میزان نیز در دست اجرا است که ۱۰۰۰ کیلومتر از آن در چند هفته آینده افتتاح خواهد شد.

به گزارش روابط عمومی شرکت ترکیب حمل و نقل به نقل از تین نیوز، محمد اسلامی در حاشیه سفر خود به استان آذربایجان غربی در جمع خبرنگاران با اشاره به افتتاح ۱۲۳ کیلومتر بزرگراه کریدور شمال-جنوب در این استان گفت: بخشی که امروز به طول ۱۰۳ کیلومتر افتتاح شد، هزینه‌ای بالغ بر ۸۹۰ میلیارد تومان داشته است. ۵۰ کیلومتر از این کریدور در جغرافیای استان باقی مانده که در دست اجراست. امیدواریم که تا پایان ۱۴۰۰ کریدور شمال-جنوب در این استان به بزرگراه تبدیل شود.

وی ادامه داد: یکی از موضوعاتی که برای ما حائز اهمیت است این بوده که محورهای کریدوری شمال-جنوب را به خصوص در ناحیه غرب تکمیل کنیم. برای نیل به این هدف اهتمام ویژه‌ای شده و در کل ۴۰۰ کیلومتر بزرگراه از مرز بازرگان تا بندر امام خمینی (ره) در دست اجرا است. به خصوص در منطقه غرب که تراکم جمعیت زیاد است، راهسازی سخت و هزینه بر است و ما قصد داریم بتوانیم با راندمان بیشتری این مهم را جلو ببریم.

وی تصریح کرد: در ۲ سال گذشته پیشرفت کار بسیار بیشتر از قبل بود. سال گذشته ۵۰ کیلومتر از این کریدور در استان آذربایجان غربی افتتاح شد. اکنون ۱۲۳ کیلومتر به افتتاح رسیده و تا پایان سال نیز ۵۰ کیلومتر دیگر افتتاح می‌شود.

وزیر راه و شهرسازی با بیان اینکه بزرگراه‌های کشور در ابتدای دولت تدبیر و امید حدود ۱۲۵۰۰ کیلومتر بوده است، گفت: امیدواریم تا پایان دولت این رقم را به ۲۰ هزار کیلومتر برسانیم. امروز این تعداد از ۱۸ هزار و ۵۰۰ کیلومتر عبور کرده و با رفع موانع، سعی داریم تا پایان دولت بزرگراه‌های بیشتری را به افتتاح برسانیم.

وی ادامه داد: خطوط ریلی کشور در این مدت پیشرفت قابل ملاحظه‌ای داشته است. ۵ استان طبق وعده رئیس جمهور به خط آهن سراسری متصل شده‌اند و استان آذربایجان غربی از جمله استان‌هایی است که این اتفاق در آن‌ها رخ داده است. در این دوره حدود ۲۵۰۰ کیلومتر به خطوط آهن کشور اضافه کردیم و همین میزان نیز در دست اجرا است که ۱۰۰۰ کیلومتر از آن در چند هفته آینده افتتاح خواهد شد.

این وزیر دولت تدبیر و امید با اشاره به اهمیت توسعه پایانه‌های مرزی و راه‌های منتهی به آن‌ها برای دولت گفت: برای ما مهم بوده که بر خلاف تصورات و تصمیم‌های سال‌های دور مسیر پایانه‌های مرزی را ساماندهی کنیم. بزرگراه خوی-رازی سال گذشته کلنگ زنی شد. در مرز رازی پایانه مرزی وجود نداشت و تأسیسات شامل چند کانکس بود که در شأن ملت ایران نبود. اکنون احداث این پایانه یکی از پر سرعت ترین پروژه‌های کشور است و پایانه مرزی رازی تا پایان دولت تکمیل خواهد شد.

وی افزود: اهتمام ویژه‌ای برای توسعه راه‌های مواصلاتی به کشورهای همسایه داریم. در کل کشور این پروژه‌ها اکنون فعال هستند و امیدواریم با اقداماتی که در دست اقدام است، پروژه‌های راه‌های مواصلاتی به سرعت تکمیل شود.

اسلامی با بیان اینکه امسال اعتبارات مورد نیاز برای راهسازی در لایحه بودجه دیده شده است، گفت: مهم‌ترین اتفاقی که امسال افتاده این است که راه‌های روستایی که هر سال فاقد اعتبار در ردیف بودجه بودند، دارای ردیف بودجه شدند. فقدان این بودجه در سال‌های پیش معضل بزرگی را برای ما درست کرده بود. امسال برای اولین بار ۵,۰۰۰ میلیارد تومان برای توسعه و بهسازی راه‌های روستایی در سند بودجه دیده شده است.

وی ادامه داد: سند توسعه راه‌های روستایی را تهیه کرده و ۱۵ هزار کیلومتر راه روستایی با اولویت یک را استخراج کردیم، برای آنکه بتوانیم عدالت منطقه‌ای و توازن در توسعه را محقق کنیم. فرض ما بر این این بود که در کشور روستای بالای ۵۰ خانوار بدون راه آسفالت وجود ندارد. اما در این مطالعات روستاهایی را کشف کردیم که بالای ۱۰۰ یا ۲۰۰ خانوار جمعیت دارند، اما از راه آسفالت برخوردار نیستند. احداث راه برای این روستاها در اولویت قرار گرفته است.

این عضو کابینه دوازدهم گفت: این سند برنامه را به همه استانداران ابلاغ کرده‌ام و در آن اقداماتی که باید انجام شود و بودجه‌ای که تخصیص داده شده، مشخص است. امیدواریم پایان سال ۱۴۰۱ پایان تبعیض و محرومیت باشد. امیدواریم تا پایان ۱۴۰۱ کسانی که این برنامه را انجام می‌دهند این راه‌ها را احداث کنند که شاهد راه ایمن برای کسانی باشیم که تاکنون از راه محروم بوده اند.

گفتنی است در سفر وزیر راه و شهرسازی به استان آذربایجان غربی، پروژه‌های زیادی آغاز و یا به بهره‌برداری رسید که از میان آن‌ها می‌توان به افتتاح سامانه کمک ناوبری DVOR/DME فرودگاه ارومیه، افتتاح ۲۰ کیلومتر راه اصلی و بزرگراهی، افتتاح ۵ هزار و ۱۱۴ واحد مسکن مهر، آغاز عملیات اجرایی ۶ هزار و ۳۸۶ واحد مسکن ملی و آغاز فعالیت شرکت عمران شهر جدید گلمان اشاره کرد.

مراسم معارفه سرپرست جدید موسسه صندوق پس انداز کارکنان راه آهن، در ساختمان شهدای راه آهن برگزار شد.

به گزارش روابط عمومی موسسه صندوق پس انداز کارکنان راه آهن، سعید رسولی، معاون وزیر راه و شهرسازی و مدیرعامل راه آهن در این مراسم اظهار داشت: انتظار می رود صندوق پس انداز کارکنان راه آهن، ابزارهای بهتر خدمت رسانی به همکاران را شناسایی کرده و مشکلات و موانع نیز سریعتر برطرف شود.
وی افزود: امید آفرینی و افزایش رضایتمندی اعضاء و تلاش برای افزایش سرمایه و سود دهی هرچه بیشتر منابع در اختیار که امانت است نزد شما، باید رسالت اصلی صندوق باشد و لازم است تعامل با اعضاء صندوق بیش از پیش و در حد مطلوبی ارتقاء یابد.
رسولی ادامه داد: انتظار دارم تمام همت خود را به کار ببرید و به فرآیند تصمیم گیری سرعت ببخشید و با بهره گیری از تخصص همکاران مجرب و تکیه بر جوانان با نشاط و علاقمند، حرکت به سمت جلو با سرعت بیشتری انجام شود.
وی تاکید کرد: در شرایط سخت اقتصادی برنامه و نگاه ما توسعه و افزایش بهره وری است و شعار “ایران روی ریل به سوی آینده ” زمانی محقق می شود که خانواده بزرگ راه آهن در کنار یکدیگر با هم افزایی، همدلی در راستای هدف و منافع مشترک حرکت کنند.
در ادامه این مراسم علی ادریسی، سرپرست سابق موسسه با ارائه گزارشی از رئوس برنامه اجرایی خود در مدت حضور در موسسه گفت: در شروع کار با تشکیل یک کمیته راهبری در سه بخش ارائه خدمات به اعضاء، مالی و اقتصادی و توسعه کسب و کار سعی کردیم از خرد جمعی استفاده کنیم.

او در ادامه با تاکید بر اینکه تاکیدات دکتر رسولی مبنی بر توسعه خدمات رفاهی به اعضاء گفت:  همچنین براساس اساسنامه موسسه، سعی کردیم در این حوزه هم اقداماتی را برنامه ریزی کنیم که ان شاالله نتایج آن در آینده مشخص خواهد شد.

ادریسی در پایان ضمن تجلیل از حسن اعتماد به وی در مدت سرپرستی در موسسه گفت: مهندس فروزش یکی از با دانش ترین افراد حاضر در صنعت ریلی است که این موضوع را در مدت فعالیت در شرکت راه آهن حمل و نقل و پیش تر نیز نشان داده است.

در ادامه نشست نیز عباداله فروزش، سرپرست موسسه با تشکر از حسن اعتماد مدیرعامل راه آهن، گفت: امیدوار هستم پاسخ این اعتماد را به گونه ای که شایسته اعضای شریف و محترم صندوق است، دهم و از این مرحله سربلند بیرون بیایم.

او ادامه داد: ان شاالله با حفظ امانتداری برای اعضای محترم، در مجموعه صندوق بتوانیم بازوی اجرایی قدرتمندی برای راه آهن باشیم و عمل کنیم.

فروزش با تاکید بر اهمیت رعایت احترام و دور بودن از حاشیه در انجام امور ادامه داد: در تعامل با تمامی اجزا و عناصر صنعت ریلی سعی می کنیم وظیفه خود را به خوبی انجام دهیم.

سرپرست موسسه در پایان گفت: امیدوارم که با رهنمودهای دکتر رسولی در این راه موثر و موفق باشیم.

در این مراسم، عبادالله فروزش به عنوان سرپرست جدید صندوق پس انداز کارکنان راه آهن منصوب و از زحمات علی ادریسی سرپرست سابق و شیوا پور مدیر عامل اسبق صندوق، قدردانی شد.

گفتنی است در این مراسم اعضای هیات مدیره راه آهن و موسسه و معاون اقتصادی و سرمایه گذاری موسسه نیز حضور داشتند.

وزیر راه و شهرسازی گفت: راه‌آهن جزو نادر مؤسسات دولتی بود که در سال ۱۳۹۹ توانست برای تمام مسائل و دغدغه‌هایش با استفاده از الگوی رفتاری مدیریتی در مرکز جهادی پیشرفته راه‌آهن راه‌حل پیدا کند.

به گزارش روابط عمومی شرکت ترکیب حمل و نقل به نقل از صنعت حمل و نقل آنلاین محمد اسلامی، وزیر راه و شهرسازی ضمن برشمردن برخی از اقدامات جهادی انجام شده در شرکت راه‌آهن در سال گذشته، اظهار کرد: در راه‌آهن با ایجاد مرکز جهادی پیشرفته، سعی شد با احصای مسائلی که در راه‌آهن وجود دارد و باهدف تحقق و دگرگونی برای ایجاد ایمنی و بهره‌وری در آن، مشکلات و اولویت‌ها شناسایی شوند.

وی گفت: در این مرکز جهادی، جوانان تحصیل کرده با نشاط و پرانگیزه در کنار بازنشستگان خبره شرکت راه‌آهن و شرکت‌های دانش‌بنیان با شعار “ایران روی ریل به‌سوی آینده” گردهم آمدند و در همین راستا “سه‌شنبه‌های ریلی‌ با طعم فناوری” در این مرکز راه اندازی شد.

 وزیر راه و شهرسازی عنوان کرد: هر سه‌شنبه تعدادی از این جوانان و شرکت‌های دانش‌بنیان برای حل مسائلی که در راه‌آهن احصاء می‌شود، پیشنهادهای فناورانه خودشان را ارائه می‌کنند.

 وی تصریح کرد: راه‌آهن جزو نادر مؤسسات دولتی بود که در سال ۱۳۹۹ توانست برای تمام مسائل و دغدغه‌هایش با استفاده از الگوی رفتاری مدیریتی در مرکز جهادی پیشرفته راه‌آهن، راه‌حل پیدا کند و خیلی از موارد را به قرارداد یا به حصول برساند.

 اسلامی تأکید کرد: مهم‌ترین رویداد در سال گذشته تولید واگن باری توسط راه‌آهن بود که جشن خودکفایی آن نیز برگزار شد.

وزیر راه و شهرسازی گفت: از این به بعد تمامی اجزای واگن باری از سوی تولیدکنندگان ایرانی تولید خواهد شد و گام تکمیلی آن، تولید واگن مسافری و بعد هم لوکوموتیو است.

روابط عمومی راه‌آهن جمهوری اسلامی ایران اعلام کرد: وزارت حمل‌ونقل و زیرساخت ترکیه از امضای پیش‌نویس توافق‌نامه ترابری یک میلیون تن بار با ایران برای سال ۲۰۲۱ خبر داد.

به گزارش روابط عمومی شرکت ترکیب حمل و نقل به نقل از راه‌آهن جمهوری اسلامی ایران، وزارت حمل‌ونقل و زیرساخت ترکیه با انتشار اطلاعیه‌ای اعلام کرد: نمایندگان راه آهن ترکیه و ایران ۱۲ و ۱۳ ژانویه در آنکارا گردهم آمدند و در این چارچوب پیش‌نویس توافق‌نامه برای آغاز دوره‌ای جدید در حمل و نقل ریلی میان دو کشور امضا شد.

در ادامه این اطلاعیه آمده است: ترکیه و ایران با وجود دوره شیوع ویروس کووید-۱۹ در سال ۲۰۲۰ با بهره‌برداری از ۳ قطار در روز، موفق شدند ۵۶۴ هزار تن بار جابجا کنند. راه‌اندازی دو فرابر با ظرفیت ۵۰ واگن از طریق دریاچه وان نقش موثری در افزایش حجم ترابری داشته است.

وزارت حمل‌ونقل و زیرساخت ترکیه تاکید کرد: در این زمینه همه تدابیر لازم برای ارتقای حجم حمل و نقل میان ترکیه و ایران به یک میلیون تن در چشم انداز سال ۲۰۲۱ اتخاذ شده است.

به گزارش ایرنا، ۲۹ دی ماه امسال مدیرعامل شرکت راه‌آهن از امضای ۳ سند مشترک بین ایران و ترکیه خبر داد و اظهار کرد که این توافق در راستای به حداکثر رساندن ظرفیت حمل بار و مسافر بین دو کشور به امضاء رسیده است.

علی ادریسی، سرپرست موسسه صندوق پس انداز کارکنان راه آهن، در پیامی فرارسیدن دهه مبارک فجر را تبریک گفت.

متن پیام به شرح زیر است:

بسم الله الرحمن الرحیم

جاءَ الْحَقُّ وَ زَهَقَ الْباطِلُ إِنَّ الْباطِلَ کانَ زَهُوقا اسرا -۸۱)
حق آمد و باطل نابود شد به درستی که باطل خود سزاوار محو و نابودی است

دهه مبارک فجر، تجلی شکوهمند حماسه و سرافرازی ملتی است که در عصر اسارت انسان و در روزگار قحطی انسانیت، با انقلاب اسلامی خویش، صفحه‏ ای زریّن را در تاریخ حیات آدمی گشود و صلای خداخواهی، معنویت، آزادی و استقلال را در گوش جان جهانیان طنین ‏انداز کرد.
وقتی صدای پای ماه بهمن از کوچه پس کوچه های خاطره ها به گوش انسان می رسد، گویی شهیدانند که آمده اند برای هشدار و تذکر و بیداری و تاکید بر تداوم راه و اهداف انقلاب اسلامی.
به حق دهه فجر یاد آور مجاهدت‌هایی است که امام عظیم‌الشان، خمینی کبیر، به همراه مردم ایران صورت دادند تا ملتی طعم خوش حریت و استقلال را بچشد و آنچه را شایسته و بایسته‌اش است، به دست آورد.
اینجانب طلوع چهل دومین آغاز دهه مبارک فجر پیروزی انقلاب اسلامی؛ این حماسه تاریخی و شکوهمند را به آحاد ملت شریف ایران تبریک و تهنیت عرض نموده؛ توفیقات عزت، اقتدار و سربلندی ملت و کشور ایران عزیز را از خداوند متعال خواهان و خواستارم.

امین پوربرخورداری، مدیرعامل شرکت رسان ریل پارس در گفتگو با روابط عمومی مؤسسه صندوق پس انداز کارکنان راه آهن، از فعالیت های صورت گرفته این شرکت مطالبی را عنوان نمود که به شرح زیر می‌باشد:

از آنجایی که صنعت حمل و نقل دردهه‌های اخیر با یک فناوری مهم به ‌نام کانتینر با مزایای فراوان در مقایسه با سایر روش‌های حمل روبرو بوده است به نحوی که درحال حاضر بسیاری از بنادر تجاری و یا ترمینا‌ل‌های لجستیکی بزرگ دنیا دارای سیستم حمل و نقل کانتینری مدرن و پیشرفته هستند؛ بنابراین با انقلابی که کانتینر در حمل کالاها ایجاد و جایگاه خود را در صنعت حمل و نقل به ویژه در حمل ترکیبی تثبیت کرده و توسعه فعالیت‌های لجستیکی از طریق حمل و نقل کانتینری از اهمیت بالایی برخوردار است. با نگاهی به تجربه موفق کشورهای دیگری که در حمل و نقل ریلی چه از لحاظ زیرساختی و شبکه ریلی و چه از لحاظ بهره‌وری در دنیا سرآمد هستند و همچنین با بررسی کریدورهای بین‌المللی ریلی عبوری از ایران مانند کریدور حمل و نقل بین‌المللی شمال – جنوب و یا قطار کانتینری چین – ایران در میابیم که حمل تخصصی محمولات کانتینری در شبکه ریلی موضوعی ثابت شده و ممتاز در صنعت حمل و نقل بوده و همواره مبنای مطالعات، مذاکرات و پروتکل‌های مصوب بین کشورها می‌باشد. از سوی دیگر توسعه صنعت ریلی و ترانزیتی کشور یکی از مواردی است که طی سال‌ها همواره مغفول مانده است؛ این در شرایطی است که بسیاری معتقدند صنعت حمل‌ونقل و ترانزیت اصولا صنعتی بسیار سود‌ده بوده و حتی می‌تواند از صنعت نفت و گاز و گردشگری که امروزه سرآمد توسعه و اقتصاد کشور به شمار می‌رود نیز سود بیشتری برای کشور داشته باشد. همین موضوع با موقعیت خاص جغرافیایی کشورمان لزوم توسعه صنعت حمل‌ونقل را بیش از پیش کرده است. حمل و نقل بین‌المللی به ویژه ترانزیت کالا علاوه بر درآمدزایی و رشد اقتصادی که خواهد داشت به دلیل گره زدن اقتصاد سایر کشورها به امنیت کشور ما این امر می‌تواند باعث ثبات هرچه بیشتر امنیت ملی نیز بشود. به عبارتی نقشی که ترانزیت کالا علاوه بر درآمدزایی و رشد اقتصادی خواهد داشت به دلیل گره زدن اقتصاد سایر کشورها به امنیت کشور ما این امر می‌تواند باعث ثبات هرچه بیشتر امنیت ملی نیز بشود. وقتی ترانزیت در کشورمان فعال بشود کشورهای ذینفع به سختی می‌توانند این مسیر را نادیده بگیرند و تغییر مسیر ترانزیتی نیز برای آنها بسیار هزینه‌بر خواهد بود. با توجه به شرایط خاص کشورمان و تحریم‌ها در حال حاضر ترانزیت از مسیر ایران بسیار بااهمیت است. بنا بر مطالب پیش‌گفته موضوع حمل کانتینری به ویژه در حمل و نقل ریلی بین‌المللی به عنوان منشأ ایده تأسیس شرکت رسان ریل پارس قرار گرفت و در خرداد ماه سال ۱۳۹۸ شرکت حمل و نقل ریلی بین‌المللی رسان ریل پارس با تمرکز بر حمل و نقل کانتینری با مشارکت دو شرکت ترکیب حمل و نقل به عنوان یکی از شرکت‌های تابعه موسسه صندوق پس‌انداز کارکنان راه‌آهن، با دراختیار داشتن بیش از ۶۰۰ دستگاه واگن لبه کوتاه و مسطح که مناسب حمل کانتینری بوده و تجربیات ارزنده‌ای نیز در حمل و نقل ترکیبی دارد و همچنین شرکت خصوصی بهینه ترابرآژور به عنوان یکی از شرکت‌های فورواردری موفق در حمل و نقل ریلی به ویژه در حوزه کشورهای CIS و  روسیه و آشنا به بازار این صنعت، تأسیس گردیده است. شروع فعالیت این شرکت با نگاه ملی و با هدف توسعه حمل و نقل ریلی بین‌المللی با استفاده از ناوگان ایرانی نیز بسیار حائز اهمیت است.

فارغ از اقدامات انجام شده در خصوص ثبت شرکت، تجهیز دفتر، تأمین نیروی انسانی در دفتر مرکزی و نمایندگان، دریافت پروانه فعالیت و مجوز فعالیت از گمرک ج.ا.ا. در سال گذشته، تا کنون با سرمایه‌گذاری انجام شده تعداد ۱۲۰ دستگاه کانتینر نیز خریداری شده است. علاوه بر این با در نظر گرفتن مأموریت شرکت و به دلیل قابلیت مسیر ایران در حوزه حمل و نقل بین‌المللی با مطالعه بازار و بررسی مبادلات تجاری بین کشورهای اطراف، چندین مسیر و جریان بار هدف‌گذاری و در همین راستا مذاکرات و تنظیم توافقنامه‌های همکاری با راه‌آهن‌های کشورهای همسایه به ویژه راه آهن ترکیه و همچنین شرکت‌های فورواردر ریلی خارجی نیز انجام گرفته است. اهم فعالیت‌های عملیاتی انجام شده به شرح ذیل می‌باشد:

۱) با توجه به اهمیت مبادلات تجاری فی‌مابین ایران و ترکیه، در ابتدای امر مذاکرات زیادی با راه آهن ترکیه انجام گردید که در نهایت با همکاری راه آهن ایران نرخ حمل در مسیر ایران – ترکیه با امضای سه توافقنامه در طی یکسال گذشته اصلاح و در حال حاضر مورد استفاده قرار می‌گیرد. استفاده از ناوگان ایرانی و سیر تا ایستگاه‌های داخل کشور ترکیه از جمله مواردی است که با پیگیری‌های این شرکت و با همکاری راه‌آهن‌های ایران و ترکیه نیز صورت پذیرفته است.   

۲) با توجه به موارد اشاره شده از آنجایی که حمل کانتینری و استفاده از ناوگان ایرانی در مسیرهای بین‌المللی از اهداف اصلی این شرکت بوده است، در سال گذشته مکاتبات و جلسات کارشناسی زیادی با راه‌آهن ایران انجام گرفت که در نهایت پیشنهاد نرخ ترجیحی حمل کانتینری در مسیر ایران ویژه واگن‌های ایرانی(مصوبه ۱۲۳۶۷۶/ص۱۰۰ مورخ ۹۹/۱۱/۱۶ راه آهن) مورد تصویب هیئت مدیره راه‌آهن قرار گرفت.

۳) پس از انجام توافق بین راه‌آهن ایران و ترکیه با ارتباطی که با یک شرکت لجستیکی از کشور چین برقرار گردید موضوع ادامه مسیر قطار کانتینری چین – ایران به راه‌آهن ایران و ترکیه نیز توسط این شرکت ارائه گردید که در نهایت منجر به برگزاری اجلاس ۵ جانبه در آنکارا و تصویب پروتکل کریدور چین به اروپا و ترکیه که به عنوان احیای راه ابریشم ریلی(کریدور ریلی چین – ترکیه از مسیر ایران) از آن یاد می‌شود گردید.

۴) حمل کود مایع اوره آمونیوم UAN، محصول صادراتی پتروشیمی شیراز به آدانا ترکیه با استفاده از نصب فلکسی تانک در کانتینر و با بهره‌گیری از واگن‌های ملکی ایرانی از اواخر سال گذشته آغاز و تا کنون ادامه دارد. این عملیات برای اولین بار در حمل ریلی بین‌المللی ایران صورت گرفته و بنا به اظهارات مسئولان پتروشیمی شیراز با در نظر گرفتن نرخ و شرایط حمل استفاده از حمل کانتینری ریلی امکان صادارت این محصول را فراهم آورده است. صادرات این محصول با حمل دریایی و یا جاده‌ای توجیه اقتصادی ندارد.

۵) در زمان شیوع ویروس کرونا و با بسته شدن مرزهای جاده‌ای ایران – ترکیه، بنا بر اعلام نیاز مشتریان حمل ۳۰ دستگاه کانتینر چهل فوتی حاوی کالاهای مواد اولیه دارویی و غذایی از کشورهای اسپانیا، آلمان و ایتالیا به صورت کاملا ریلی تا مقصد تهران برنامه‌ریزی و عملیاتی گردید.     

۶) حمل بیش از ۱۰۰ دستگاه کانتینر یخچالی محموله موز از مبدأ مرسین ترکیه به مقصد تهران و تحویل درب سردخانه صاحب کالا نیز از جمله فعالیت‌هایی بود که طی چند ماه گذشته و برای اولین بار در راه‌آهن ایران توسط شرکت رسان ریل پارس صورت گرفت.  

به لطف خداوند و به پشتوانه حمایت سهامداران، شرکت رسان ریل پارس علی‌رغم مدت زمان کمی که از تأسیس آن می‌گذرد و علی‌رغم کلیه محدودیت‌ها و چالش‌های فعالیت‌های حمل و نقل بین‌المللی در کشور توانسته است از ابتدای سال جاری که فعالیت‌های عملیاتی خود را آغاز کرده است با عبور از بودجه سالانه پیش‌بینی شده به سود آوری رسیده و طی نه ماه گذشته حمل  بیش از ۲۰ هزارتن کالا را با ۴۷ میلیون تن کیلومتر انجام دهد. 

در انتها لازم به ذکر است به اهداف در نظر گرفته شده برای شرکت رسان ریل پارس در آینده اشاره گردد. امیدواریم با افزایش سرعت ارائه و بهبود کیفیت خدمات و همچنین با برقراری ارتباط و ایجاد رابطه کاری مستقیم با راه آهن‌های کشورهای همسایه بتوانیم ضمن حفظ و توسعه سهم این شرکت در بازار با بهره‌گیری از راهکارهای نوآورانه و با به کارگیری کانتینرهای ویژه مانند کانتینرهای یخچالی، ایزوتانک و فله در بازارهای بین المللی به مشتریان داخلی و خارجی خدمات منحصر به فردی ارائه دهیم. علاوه بر این در آینده نیز مشارکت با شرکت‌های بین‌المللی صاحب نام در این عرصه و یا حتی سرمایه گذاری مشترک در کشورهای منطقه با هدف توسعه فعالیت‌ها را در نظر گرفته‌ایم.

به گزارش روابط عمومی شرکت ترکیب حمل و نقل به نقل از دوماهنامه ندای حمل و نقل ریلی سبحان نظری، مدیرعامل شرکت ترکیب حمل و نقل معتقد است بخش حمل‌ونقل کشور مبتلا به بیماری‌های متعددی است و آغاز درمان آن در هر دو بخش جاده‌ای و ریلی در گرو افزایش بهره‌وری است و این شروع نیز به‌طور عمده در اختیار دولت است.

علت پایین بودن جذابیت سرمایه‌گذاری نیز پایین بودن بهره‌وری است که متاسفانه هر دو بخش ریلی و جاده‌ای به آن مبتلا هستند. دلیل دیگر این است که هر دو بخش حمل جاده‌ای و ریلی به جای اینکه نقش مکمل یکدیگر رابازی کنند در نقش رقیب هم ظاهر شده‌اند. این موضوع باعث شده که بر خلاف قاعده منطقی که کرایه حمل بار در ریل باید کمتر از کرایه جاده‌ای و حدود یک سوم تا نصف آن باشد، در کشور ما تقریبا نسبت یک به یک بین آنها برقرار باشد و بخش ریلی مجبور است برای ادامه بقا تخفیف‌های سنگین بدهد که در نتیجه سودآوری را به حدود صفر می‌رساند یا حتی به ورطه زیان کشیده می‌شود.

مهم­ترین اقدامات در خصوص رشد بهره‌­وری حمل و نقل ریلی چیست و انجام این امر بر عهده بخش خصوصی است یا دولتی؟

مایلم پاسخم را در دو دسته راهکار تقسیم­‌بندی کنم؛ راهکارهای سمت بخش خصوصی و راهکارهای سمت دولت. من معتقدم در سمت بخش خصوصی یک اشتباه بزرگ هنگام خصوصی­‌سازی رخ داده و آن هم پراکنده شدن ناوگان بین تعداد زیادی شرکت خصوصی هست که این مساله در عین حال که رقابت ایجاد کرده اما دو نتیجه منفی هم به بار آورده است.

 ۱) این رقابت متاسفانه منفی است به این معنا که شرکت­ها در حین رقابت کردن حواس­شان چندان به منافع خودشان و منافع صنف نیست و اصطلاحا دامپینگ قیمتی انجام می­دهند.

 ۲) کارایی در نتیجه این تکثر و پراکندگی شرکت­ها از دست رفته است. بنابراین به عنوان راهکار در جانب بخش خصوصی معتقدم که شرکت­ها باید به سمت ادغام پیش بروند تا بهره‌­وری افزایش پیدا کند و به موازات آن سودآوری کسب و کار هم اضافه شود. اما در سمت دولت که عمده آن را می­توان در راه­آهن جمهوری اسلامی خلاصه کرد معتقدم نظام برنامه­ریزی و پایش باید در راه‌­آهن اصلاح شود به گونه­‌ای که بهره‌­برداری از دارایی­های موجود بخش ریلی کشور اعم از شبکه و ناوگان (خطوط، ایستگاه­ها، واگن­ها و لکوموتیوها) عملکرد بیشتری در واحد زمان از خودشان نشان بدهند. متاسفانه فرآیندها و نظامات برنامه‌­ریزی در راه‌آهن مربوط به چند دهه پیش هست و تغییر چندانی به لحاظ استفاده از روش­های بهینه­‌سازی شده در این فرآیندها ایجاد نشده. اعتقاد دارم با اتخاذ تصمیمات علمی­‌تر و مبتنی بر یک نظام جامع برنامه‌­ریزی در سطوح سه­‌گانه استراتژیک، تاکتیکی و عملیاتی حتما بهره­‌وری ناوگان در شبکه ریلی ایران نسبت به آن چیزی که الان هست افزایش می یابد حداقل استعداد رشد تا دو برابر وضع موجود را در یک برنامه ۳-۴ ساله خواهد داشت. در کنار اصلاح نظام برنامه‌­ریزی، استقرار یک نظام پایش و کنترل عملکرد راه‌آهن و عملکرد بخش ریلی هم ضروری است. به این معنا که باید شاخص­‌های درست و آزموده شده­‌ای که در سراسر جهان از آن استفاده می‌­کنند مدنظر قرار گیرد و در همین اول کار مقدارش سنجیده شود و از شاخص‌­سازی­‌های جعلی  که با هدف مثبت نشان دادن وضعیت فعلی و ایجاد خوشبینی نسبت به شرایط موجود پرهیز شود.  

تخلیه و بارگیری در حمل  و نقل ریلی با چه چالش­هایی روبه‌­رو است و چه تاثیری در افزایش یا کاهش بهره‌­وری خواهد داشت؟

بنده برای این مساله اهمیت بالایی قائلم، البته سطح اهمیت این موضوع در درجه دوم پس از اقداماتی که در خود بخش ریلی باید انجام شود، قرار می­گیرد. به عنوان مثال وقتی واگن­‌برگردان یا تیپلر که سنگ‌آهن را از واگن­های لبه بلند تخلیه می­کند، خراب می­شود تعداد زیادی واگن پشت آن در انتظار می­مانند و حتی ترافیک شبکه ریلی را تا صدها کیلومتر آن طرف‌­تر تحت تاثیر خودشان قرار می­دهند. بدیهی است که راه‌آهن، بخش خصوصی و صاحبان کارخانه­‌ها، معادن و پایانه‌­هایی که امکانات تخلیه و بارگیری را در اختیار دارند یا به گونه‌­ای با آن مرتبط هستند باید تمام تلاش­شان را به کار گیرند تا حتی خرابی­های ۵ دقیقه‌­ای چنین تجهیزاتی، مهم و نشانه بحران تلقی شود. من معتقد نیستم فقط خرابی باید جدی گرفته شود، حتی بعضا مشاهده می­شود اپراتور یک دستگاه تخلیه، مثلا کار تخلیه یک واگن را در ۳ دقیقه انجام می­دهد و یک اپراتور دیگری به طور میانگین در ۶ دقیقه کار را انجام می­دهد. این بدین معنی است که حتی بدون بروز خرابی، اپراتور دوم نصف اپراتور اول کار می­کند، یعنی ظرفیت استفاده از امکانات ریلی را اپراتور اول خیلی بالاتر تعیین می­کند.

در ایستگاه­های مانوری با چه چالش­هایی در خصوص تخلیه و بارگیری روبه‌­رو هستید؟

موضوع مانور در شبکه ریلی تحت تاثیر دو عامل هست؛

 ۱) پراکندگی زیاد واگن­ها در بخش خصوصی و مالکیت تعداد زیادی شرکت ریلی بر واگن­هاست که باعث می‌شود هر شرکتی قصد داشته باشد واگن را به جایی دیگر و متفاوت از مقصد واگن کناری­اش که متعلق به شرکت دیگری است، اعزام کند این مساله حقیقتا کار مانور را برای راه‌آهن به شدت دشوار می­کند.

 ۲) شیوه تخصیص نیروی انسانی عملیاتی به تجهیزات مانوری است. گاهی اوقات مشاهده می­شود که یک لکوموتیو مانوری به دلیل اینکه پرسنلی که با آن کار کرده­‌اند مثلا وقت استراحت­شان هست این لکوموتیو هم معطل می­ماند تا آنها به سرکارشان برگردند. این کار، کار بسیار غلطی است؛ لکوموتیو مثل کارخانه‌­ای است که باید سه شیفت کار کند. بنابراین حتی ارزش دارد که اگر مثلا در حال حاضر در هر شبانه‌­روز یک لکوموتیو با دو یا سه شیفت نیروی انسانی و خدمه کار می­کند، تعداد شیفت­‌ها را بسته به سختی، آسانی و وضعیت آب و هوا در ناحیه به ۵ یا ۶ شیفت کاری مختلف افزایش دهیم. چرا که این کار موجب می­شود درآمد و بهره­‌وری حاصل از آن، چند ده برابر هزینه نیروی انسانی را جبران ­کند.

آیا زیرساخت­ها در حمل و نقل ریلی متناسب با تعداد ناوگان موجود هست؟ اولویت در توسعه مربوط به کدام حوزه است؟

اگر خیلی کلی نگاه کنیم و در مقیاس کلان (ماکرو) ببینیم، متوجه خواهیم شد که در راه آهن ایران نسبت به راه آهن روسیه، تعداد ناوگان – اعم از لکوموتیو و واگن – به ازای طول واحد از شبکه خیلی کمتر است. در روسیه ۵۰ برابر ایران واگن وجود دارد و ۶ برابر ما طول شبکه‌­شان است. بنابراین ترافیک و چگالی شبکه در ایران معادل یک­‌هشتم کشور روسیه است. شبکه ریلی ایران اتفاقا شبکه ریلی خلوتی است و تا چند برابر ناوگان موجود که حدود ۲۶ هزار واگن باری هست حتی تا ۱۰۰ هزار واگن هم داشته باشیم همین شبکه فعلی قابلیت جوابگویی چنین جمعیتی از واگن را خواهد داشت. البته اگر اقدام به افزایش جمعیت می­شود باید به موازات آن بعضی از مشکلات گلوگاه­‌های شبکه ریلی رفع شده و توسعه شبکه هم داده شود. اما به نظر من توسعه و تجهیز ناوگان اولویت و فوریت بیشتری نسبت به توسعه شبکه دارد.

آیا زیرساخت­های لازم برای افزایش سرعت قطارهای باری وجود دارد و کاهش سیر قطارهای مسافری به دلیل شیوع بیماری کرونا چه تاثیری بر حمل و نقل بار داشته است؟

من معتقدم شبکه راه‌آهن ایران در همین ۱۰ سال اخیر اتفاقاتی را تجربه کرده که حتی با وجود برقراری سفرهای مسافری ناوگان باری­‌اش عملکرد، توانایی و بهره­‌وری بیشتری را به نمایش گذاشته­‌اند. بنابراین انتظار می­رود که ما بتوانیم به آن سطح برگردیم و حتی بالاتر از آن را محقق کنیم. مثلا شاخص مقدار تن – کیلومتر حمل بار به ازای هر واگن باری در شبکه از حدود یک میلیون و ۲۰۰ هزار تن – کیلومتر فعلی در سال بالاتر برود و حداقل به بالاتر از یک میلیون و ۵۰۰ تن – کیلومتر در سال برسد. این تازه در شرایطی هست که سفرهای قطارهای مسافری همچنان پابرجا باشند برای شرایط فعلی که به دلیل بروز بحران کرونا ترافیک شبکه به زیان قطارهای مسافری و به نفع قطارهای باری تغییر کرده، انتظار از این هم بیشتر هست.

چه درصدی از شبکه ریلی و ناوگان لکوموتیو در اختیار بخش خصوصی هست و آیا خصوصی سازی طبق اصل ۴۴ قانون اساسی به صورت کامل انجام شده است؟

تا امروز حدود ۳۰ درصد ناوگان لکوموتیو کشور، خصوصی شده و این ۳۰ درصد بین ۸ – ۷ شرکت مختلف مالک لکوموتیو پخش شده است. متاسفانه این شیوه خصوصی سازی که تعداد نسبتا زیادی شرکت­های کوچک مقیاس ایجاد می­شوند و هر کدام تعداد کمی دارایی، چه از جنس لکوموتیو و چه از جنس واگن، را تحت تملک درمی­آورند و با آن کار می­کنند این مساله اصل مهم اقتصاد مقیاس را نفی می­کند. من واقعا موافق این شیوه خصوصی سازی نیستم. ای کاش فرمول مناسبی پیدا می­شد تا خصوصی سازی مجددا در قالب یک یا دو شرکت بزرگ انجام می­شد تا امکان افزایش بهره­‌وری ممکن می­شد.

آیا امروز با کمبود لکوموتیو مواجه هستید؟

برای پاسخ به این سوال باید برگردم به پیشنهادی که در مورد اصلاح نظام بهره­‌برداری و برنامه‎‌­ریزی در راه‌آهن عرض کردم. اساسا برنامه‌­ریزی استراتژیک در راه‌آهن در طیف جامع آن و در همه سطوح وجود ندارد. به عنوان مثال یکی از نشانه‌ها آن است که ما به معنای واقعی کلمه بسیار کم قطاربرنامه‌ای داریم. ممکن است ما اسمش را بگذاریم قطاربرنامه‌ای باری ولی رفتار عملی ما با آن قطار، نشان­‌دهنده برنامه‌­ای بودن قطار نیست. این موضوع باعث می­شود که شیوه تخصیص لکوموتیو به واگن شیوه بهینه­‌ای نباشد. اتفاقا ما داریم لکوموتیو را هدر می‌دهیم. به عنوان نمونه در مورد دارایی­‌های ناوگانی بین ایران و روسیه نسبت لکوموتیو باری به واگن باری در ایران بیشتر از همین نسبت در روسیه است. اگر در مقیاس کلان بررسی کنیم ما با فزونی لکوموتیو مواجه هستیم. با توجه به بررسی­‌هایی که خودم انجام داده‌­ام ما لکوموتیو زیاد داریم و باید بیشتر برای افزایش واگن اقدام کنیم.

در این سال­ها قیمت فولاد افزایش چشمگیری داشته است. آیا هزینه حمل و نقل به نسبت افزایش قیمت این کالا افزایش داشته است؟

بخش حمل و نقل ریلی شیب رشد کمتری نسبت به قیمت فولاد تجربه کرده و شدت گران­تر شدنش نسبت به کالاهای فولادی کمتر بوده است. نکته­‌ای که در این میان است این است که بازدهی صنعت فولاد و حمل و نقل ریلی در این مدت چه تغییری داشته است. سرمایه‌­گذاری در تامین ناوگان ریلی همچنان سرمایه­‌گذاری کم ­بازدهی است و به همین خاطر افزایش ناوگان ریلی سالانه بیش یک یا دو درصد نبوده. ولی با توجه به هزاران مشکل اقتصادی و تحریم­ها و… صنعت فولاد به اندازه­ای برای سرمایه­‌گذار جذابیت داشته که ظرفیت کارخانه­‌های تولید فولاد کشور به شدت رشد کرده است. با این شرایط باید بپذیریم سرمایه­‌گذاری در بخش تولید فولاد سودآوری بسیار بیشتری نسبت به حمل و نقل ریلی دارد. کسانی که در توسعه ناوگان یا شبکه ریلی سرمایه­‌گذاری کرده­‌اند اتفاقا همین کارخانه­‌های فولادی بوده­اند که به واسطه شرکت­‌های وابسته‌­شان، ناوگان مورد نیازشان را خریداری کرده‌­اند. به نظر من صنعت فولاد باید این زنگ خطر را جدی بگیرد که اگر حمل و نقل ریلی طی چند سال پیش روی خود نادیده گیرد و خودش راسا به سرمایه‌­گذاری اقدام نکند، حتما با بحران مواجه خواهد شد.

آیا تخصیص منابع در شرکت راه‌آهن در جهت مطلوب و مطالعه شده و با در نظر گرفتن رشد و بهره‌وری صورت می­گیرد؟

خیر؛ در سال­های اخیر شاهد این بوده‌­ایم که در پروژه توسعه شبکه ریلی، دولت بنا به دلایلی بخش مهمی از منابعش را به خطوطی که اولویت نداشته اختصاص داده است. این در حالی است که بخش­‌هایی از شبکه به اذعان کارشناسان به شدت نیازمند توسعه بودند و اگر پول توسعه شبکه خرج این قسمت می­شد حتما بهره­‌وری حمل بار و مسافر در شبکه افزایش پیدا می­‌کرد. بار زیادی به شبکه جذب می­شد در حالی‌که شبکه در مناطقی توسعه داده شد که تقاضای بسیار کمی برای بار دارند حتی تقاضای مسافری­‌اش هم بسیار اندک است و گسترش شبکه در همان نواحی با توجه به شرایط فعلی توجیه چندانی نداشته و سرمایه‌­گذاری­‌ها اصلا منطبق بر یک طرح بهینه نبوده است.

با توجه به چالش­های پیش رو چشم­‌انداز حمل و نقل ریلی را چگونه ارزیابی می­کنید؟

معتقدم دو چالش مهم در بخش حمل و نقل ریلی وجود دارد. اول چالش بهره­ وری است و دوم، چالش سودآوری. حاکمیت باید با کمک بخش خصوصی تمام تلاش­شان را  به کار گیرند تا در مرحله اول بهره‌­وری سیستم حمل و نقل ریلی افزایش پیدا کند. به موازاتش سودآوری کسب و کارهای حمل و نقل ریلی به اندازه­ای جذابیت پیدا کنند که بخش خصوصی با تمایل و علاقه فراوان برای سرمایه‌­گذاری در این حوزه ورود کنند. این دو مساله اگر حل شوند در آینده‌­ای نه چندان دور شاهد تحقق هدف مقدس افزایش سهم حمل و نقل ریلی در کل کشور خواهیم بود.

عملکرد بخش واگن های باری راه آهن قبل و بعد از شیوع ویروس کرونا نوسانات بسیاری داشته که عمده این نوسانات صعودی بوده اند.

به گزارش تین نیوز، در گزارشی که توسط گروه سیاست گذاری و پایش کسب و کار انجمن صنفی شرکت های حمل و نقل  ریلی و خدمات وابسته تهیه شده است؛ تمامی عملکردها براساس تن کیلومتر طی شده کل، تناژ بار بارگیری شده، متوسط سیر بار در شبکه و تعداد واگن بارگیری شده، مقایسه شده اند.

بر این اساس مجموع تناژ بار بارگیری شده از اسفند ۹۷ الی خرداد سال گذشته ۱۶۳۲۲ هزار تن بوده و در مدت زمان اسفند ۹۸ تا خرداد سال جاری که با شیوع کرونا همزمان شده است، ۱۶۳۴۴ هزار تن است. این آمارها بیانگر رشد ۰٫۱۳ درصدی در این بخش است.

در مقایسه عملکرد بخش باری راه آهن، براساس تن کیلومتر طی شده کل، مجموع تن کیلومتر طی شده از اسفند ۹۷ تا خرداد ۹۸، مقدار ۱۱۳۶۱ میلیون تن کیلومتر بوده که با رشد ۳٫۸۵ درصدی در مقایسه با همین بازه زمانی در سال گذشته به ۱۱۸۱۶ میلیون تن کیلومتر رسیده است.

متوسط سیر بار در شبکه در دوره سه ماهه اسفند ۹۷ تا خرداد ۹۸ در قیاس با سه ماهه اسفند ۹۸ تا خرداد سال جاری، ۳٫۸ رشد داشته است. سیر بار در شبکه در سه ماهه اول ۲۷۸۱ کیلومتر و در دوران شیوع ویروس کرونا ۲۸۹۱ کیلومتر بوده است.

در بازه اسفند ۹۷ تا خرداد ۹۸، ۲۵۳۶۶۶ واگن و در زمان شیوع ویروس کرونا در کشور ۲۵۴۴۵۳ واگن در بخش باری بارگیری شده اند. این میزان نشان از رشد ۰٫۳ درصدی در تعداد واگن های بارگیری شده دارد.

در بخش دیگری بهره وری واگن های باری طی سال های ۸۳ تا ۹۸ براساس آمارهای ماهنامه و سالنامه راه آهن جمهوری اسلامی بررسی شده اند.

photo_2020-07-20_12-59-57

سیر صعودی این بهره وری که در سال های ۹۴ الی ۹۷ شیب تندتری به خود گرفته، دلایل متعددی داشته است. عرفان قربانعلی در توضیح این سیر صعودی گفت: افزایش واردات، صادرات و ترانزیت با استفاده از حمل ریلی و اعتصاب های کامیون داران از جمله دلایل عمده این موضوع بوده است. علاوه بر این افزایش تقاضا در صنایع داخلی و رشد کرایه حمل جاده ای نسبت به ریلی از جمله دلایل افزایش تقاضا و در نتیجه افزایش بهره وری در صنعت ریلی نیز بوده است.

ضمن اینکه استفاده از سیستم واگن پول میان برخی شرکت ها و سیستم بازاریابی منسجم تر در شرکتها، افزایش تعداد قطارهای برنامه ای و برنامه‌ریزی دقیق‌تر در سیر و حرکت راه‌آهن هم روی افزایش بهره وری بی تاثیر نبوده است.

 روند صعودی بهره وری واگن ها تا سال ۹۷، به میزان ۱۴۰۰۰۰۰ تن کیلومتر رسیده بود که در سال گذشته با یک سیر نزولی به عدد ۱۳۰۰۰۰۰ تن کیلومتر کاهش یافت. قربانعلی از دلایل عمده ی این سیر نزولی در سال ۹۸ به بسته شدن مرزهای ریلی و عملا حذف بارهای بین المللی (واردات، صادرات و ترانزیت) به دلیل شیوع ویروس کرونا و همچنین تعطیلی برخی معادن و صنایع داخلی در اسفندماه نیز اشاره کرد.